دختركم! اين روزها روزهاي خوبي نيستن و چقدر خوشحالم كه شما هنوز انقدر كوچيكي و دنيات رنگي و قشنگه كه خيلي چيزها رو نميفهمي. متاسفانه ديروز پسر يكي از بستگانمون كه ١٧ سالش بيشتر نبود از بين ما رفت و من نه به خاطر اون پسر بلكه بخاطر پدر و مادرش كه تنها فرزندشون رو از دست دادن خيلي گريه كردم و شما هي دستمال مياوردي و به گريه م اعتراض ميكردي. خدا رحمتش كنه واقعا درد بزرگيه. و اما شما! بازم بيكار شدم گير دادم به پوشك شما و از اينكار بسيار خوشحالم و فقط ميتونم بگم ممنون دختركم،راضيم ازت. خيلي باهام همكاري كردي البته قصدم اين نيست كه يهو از پوشك بگيرمت عزيزم البته اگه به همكاريت انقدر خوب ادامه بدي شايد اينكار رو هم كردم. از ديروز كه شروع كردم جيشت ر...